بهانه جویی های یه مرد غرغرو
- جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۳ ب.ظ
- ۰ نظر
روزه که نمیگیره هیچ
به جای تشکر از اینکه ناهار جلوش میزارن بشقابشو میزاره اونور که این چه برنجیه
هی بهت گفتم برنج کال نپز
مامانت اینا عادت دارن از این غذاها بخورن من مجبور نیستم
خیلی رو داره برنج رو دیشب پیش مامانش خورده صداش در نیومده حالا همون غذا رو میخوره غر میزنه
خدایا !!!!
منم وقتی بابام اومد دنبال پسرم تا با هم برن سر مزار باهاشون رفتم پیش مامانم
دلمم خنک شد وقتی بهش گفتم من میرم اونجا افطارم هستم
اینقد لجش میگیره من اینجوری می گم